جمعه, 14 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر حسين سلماني

شاعر: حسين سلماني

13 آبان 1402 10:31 | 0 نظر | 48 بازدید | امتیاز: با 0 رای
انسان‌فرشته‌ای و خدای مجسّمی
نه اینی و نه آنی و این هر دو با همی
انگشترت به دست گدا، اعتراف کرد
پروردۀ سفارشی دست خاتمی
با آب‌های از تو سروده زلال رو
بر کوه‌های مدح تو را گفته حاتمی
اهل مدینه‌ای و دلیل طراوتش
مولود کعبه‌ای و صفابخش زمزمی
این شاعران تو را به که تشبیه می‌کنند؟
آن استعاره‌ای که سراغش ندارمی
ای نام سبزت آتش نمرود را نسیم
مُنجیّ یوسف از قفس و یونس از غمی
دنیا، ز هوش رفتۀ خمّ غدیر توست
دائم پیاله در کفی و گرد عالمی
بر کرده‌ایم دست دعا سوی آسمان
شاید نصیب ما شود از کوثرت نمی
________________________________________
نقد شعر:
به نظرم شعر آیینی در حالت آرمانی خود باید آورده‌ای برای مخاطب داشته باشد. یعنی با آنکه شعر مدحی نیز می‌تواند به شناخت بیشتر بزرگان آیینی و مذهبی بینجامد، توقّف صرف در این مدح، در بلندمدّت می‌تواند آسیب‌زا باشد، خصوصاً اگر این مدح با اغراق‌های ناخوشایند نیز همراه شود. صحبتم کلّی بود و مسلّماً ناظر به تمامی ابیات این غزل‌قصیده نیست.
پس از این مقدّمه، بازگردیم به شعر حاضر. به لحاظ محتوا شعر حاضر چندان از مدح فراتر نرفته است. نمونه‌های برخی از این مدیحه‌ها در ادبیات معاصر به شدّت فراوان یافت می‌شود (مثل بخشیدن انگشتری به سائل، مولود کعبه بودن، پیوند سرنوشت پیامبران با حضرت) و برخی نیز جنبه‌هایی از تازگی دارند.
این حرف درست است که مفاهیم اندکند و فرم‌های ارائۀ این مفاهیم، بی‌‌نهایت، امّا با توجّه به مقدّمه‌ای که گفته شد، به نظر می‌رسد که شعر آیینی دوران ما به شدّت محتاج آن است که اهل‌بیت عصمت و طهارت را به الگوهایی برای زیست معاصر بدل کند و با آنکه معتقدیم جایگاه آنان برای هیچ بشری در دسترس نیست، امّا اگر بنا نیست که در زندگانی خویش از رفتار و گفتار و نحوۀ تصمیم‌گیری و شیوۀ تصمیم‌سازی این بزرگان بهره بگیریم، مدح‌های ما و خصوصاً مدح‌های اغراق‌آمیز ما فقط موافقان اندیشه‌هایمان را به موافقانی جزمی‌تر (با پایۀ استدلالی ضعیف) و مخالفانمان را به افرادی که هر روز از ما دورتر می‌شوند، بدل می‌کند.
شعر حاضر، شعری خوش‌ساختار و مجلسی است امّا به لحاظ راهبرد محتوایی، چندان چیز تازه‌ای به تاریخ ادبیات آیینی ما نمی‌افزاید. این در حالی است که شعر آیینی ایده‌آل باید مدام عقب‌ماندگی ما را گوشزد کند و موضع ما در طیّ تاریخ و رویکرد ما به وقایع را مشخّص کند و به همین جهت، شاعر آیینی‌سرا بیش از هر شاعر دیگری نیازمند مطالعات در حوزه‌های اندیشگانی است.
مطالعۀ مثنوی آیینی علی معلّم دامغانی با آغاز «روزی که در جام شفق مل کرد خورشید» یا مثنوی محمّدکاظم کاظمی با آغاز «ای به امّید کسان خفته ز خود یاد آرید» به خوبی دیدگاه‌های نگارنده دربارۀ شعر آیینی برتر را تشریح خواهند کرد.
ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.