نقد مکتوب شعر علي كاملي
شاعر: علي كاملي
13 آبان 1402
10:36 |
0 نظر |
220 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
دل من شیشهای پُر از مِی بود، چشمهایت دو مست لایَعقِل
شیشۀ مِی ز دست مست افتاد، دیگر این دل نمیشود آن دل…
«چشمهایت چنانکه یوسف گفت: ″اِنّ رَبّی بکَیدهُنّ عَلیم″»
دل من چشمهات را دید وُ دست خود را بُرید ناغافل!
چشم تو پرسشی پُر از ابهام -چشم سبزآبیای بلاتکلیف-
که برای تعادلش گویا جنگلی را کشانده تا ساحل
چشمهایت دو شاهبیت غزل، گیسوی تو قصیدهای پیچان
راستی برد زلفت از یادم بیتهایی که خواندم از «بیدل»
________________________________________
انتخاب وزن، درخور مضمون, اولین حُسن این غزل کوتاه علی آقای کاملیست که از اولین بیت، شعرش، مستی را تداعی میکند که در حالت تلوتلو، با زبان سنگین، واژهها رو تلفظ میکند، چنین همخوانیهایی که در وزن و مضمون رخ می.دهد، بسیارها تسهیل میکند، رسوخ شعر را، در گوشت و پوست و استخوان مخاطب. نیز کمک میکند به فهم سریع. ارجاع برونمتنیِ شعر به داستان یوسف و زلیخا و اختصاص نیممصرعی از شعر به تلمیحی از قرآن کریم، توان شاعر را به رخ میکشد، این چنین شگردهاییست که در شعر کلاسیک بهتافزا بوده و در شعر نئوکلاسیک ما نیز به شدت پسندیده است؛ اما چرا چشمهات را؟ وجه تشابه چشم و ترنج چیست؟ کاش به جای چشم به عضوی دیگر اشاره میشد، عضوی که حداقل شباهتی به آن میوه داشت که زلیخا برای بستن زبان طعنهزنان برگزیده بود.
البته منکر این نیستیم که کلیت شعر، همچنان به توصیف چشم میپردازد
جای تبریک دارد به علی کاملی شاعر، که در همین غزل ، کاملا مشخص است، مطالعات عمیقی در ادبیات داشته و دارد، مجددا در بیت بعد، تلمیحی صورت گرفته است که به شاهبیت حسین منزوی بزرگ اشارت دارد که به غایت زیباست؛ تقابل جنگل و دریا و ساخت اصطلاح ترکیبی «دریا_چمن» که تا شعرپارسی برپاست، این آمیختگی رنگی، روایی، عاطفی، ماندگار و برجای خواهد بود.
و در آخر، در بیت پایانی، تشبیه پر رمز و رازی را شاهدیم که نیمنگاهی به بیتهایی از بیدل دارد که در نوع خودش جالب است.
با این نما، شکی نیست در آیندهی که دور نیست، باز و باز و باز، از علی کاملی عزیز، شاعر اهل دانش، بیشتر خواهیم شنید. به امید آن روز و روزگار!
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.