جمعه, 14 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر علی بهاري

شاعر: علی بهاري

13 آبان 1402 10:38 | 0 نظر | 94 بازدید | امتیاز: با 0 رای

بیا به بازی دنیا دوباره تن بدهیم
به بی‌پناهی دستان هم وطن بدهیم

کبوترانه در آغوش هم گره بخوریم
به عشق جرأت تکرار پر زدن بدهیم

تفالی به زلیخا و یوسف‌اش بزنیم
دوباره فرصت صحبت به پیرهن بدهیم

فسانه‌های کهن را دوباره زنده کنیم
شکوه لیلی و مجنون به خویشتن بدهیم

مفاعلن فعلاتن، نه، بیخیال غزل
بیا به بازی تقدیر خویش، تن بدهیم
________________________________________
نقد شعر:
پس از چندبار خواندنِ شعر شاعر آتیه‌دار، علی‌آقای بهاری، باورم این است که او در آغاز راه، شروع دلچسبی دارد، نظمی که در چیدمان کلمات ایجاد کرده، تا ضرباهنگ این وزن به کندی نگراید، از امور جالب توجهی‌ست که اغلب شاعران نوقلم، از آن سطحی گذر کرده و می‌کنند. اگر به ریتم وزن مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن دقت شود، متوجه می‌شویم یک طنین قابل کشف در آن وجود دارد، انگار یکی در گوشمان بگوید: «طبل بزرگ زیر پای چپ» مصرع دوم از بیت اول گواه است، شاعر جوان ما، توانایی رد شدن _بی‌تکانه و تندی_ از تنگنا را دارد، کمتر کسی از «وطن» به جای آن دو هجای خالی، استفاده می‌کرد، می‌گویند، انتخاب کلمه‌ی مناسب، در بزنگاه‌های وزنی، از چالش‌هایی‌ست که بسیاری تازه‌کارها، در آن به «چه کنم؟» می‌افتند.
از آن تنگنا به بعد، شاعر خود را در موقعیت روایت، درخشان نشان داده و دنباله‌ی متن، خوشبختانه، به سهولت روایت منتج شده است. اگرچه هرچه پیش می‌رویم، تسلط شاعر در امروزی بودن را کمرنگ می‌یابیم، اما نخی نامریی تمام سطرها را امتداد منطقی هم قرار داده و سبب تولید یک غزل روایی خوشبخت شده است.
با این‌حال، واژگانی چون «فسانه‌ها» و ترکیب‌هایی چون «بازی تقدیر» ، «شکوه لیلی» و «فرصت صحبت» و نیز نام بردن از عشاق تاریخی، متن را از یکدستی زبانی و کلامی انداخته و موجب دوگانگی نوشتار در این روایت زیبا شود.
علی را در شعرهای بهتر و آینده‌ی شعر پارسی، منتظر می‌مانیم. باید اذعان کرد، در آغازین روزهای سرودن هیچ شاعری را نمی‌توان سراغ گرفت که زبانی شسته، رُفته و طرز سرودی، بدیع داشته باشد. این غزل یک ضعف دبگر هم دارد و آن بسنده کردن شاعر به کمترین تعداد بیتی است که برای اطلاق غزل به یک شعر، لازم دانسته‌اند، خاصه این قافیه که همچنان قوافی نابی از آن ول‌معطل مانده است، قوافی نابی چون، چمن، بدن، سخن، رسن، لجن، فن، نسترن، تن‌ به تن، و از این قبیل لغاتی که با ــَ نْ پایان می.پذیرد. با آرزوی توفیق برای این نوجوی خوش قریحه.
ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.