جمعه, 14 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر علي حسني

شاعر: علی حسنی

13 آبان 1402 10:38 | 0 نظر | 113 بازدید | امتیاز: با 0 رای
نسیمی پرده از داغ شتیلا برنمی‌دارد
مدارا باری از دوش مداوا برنمی‌دارد
سکوت کودکی مبهوت نعش مادرش می‌گفت
چرا غم سایه از آبادی ما برنمی‌دارد
من از نبش قبور پادشاهان خوب فهمیدم
که دنیا از گلوی هیچ‌کس پا برنمی‌دارد
فلسطین، مثل یوسف بگذر از ظلم برادرها
خدا در چاه هم باشی نظر را بر نمی‌دارد
به یاد نخل های بی‌سرت خیرات خرما کن
اگر چه دست خون‌آلود خرما برنمی‌دارد

گره خورده به ابرویت أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ
جهان ترسیده و چشم از تماشا بر نمی‌دارد
برای کشتگانت حجله می‌بندیم حیفا را
برادر قول ما قطعی است، اما بر نمی‌دارد
________________________________________
نقد شعر:
به نظر من درباره موضوع و محتوای شعر دو نکته ستودنی است. یکی این که شعر در دو ساحت معمول شعرهای این زمانه یعنی عاشقانه‌سرایی و مذهبی‌سرایی با شکل معمول و کلیشه‌ای آن سروده نشده و در یک ساحت دیگر وارد شده است، یعنی ادبیات پایداری و آن هم با موضوع فلسطین.
و دیگر این که در همین موضوع خاص نیز شاعر سعی کرده است که از احکام کلی صحبت کند و این خوب است. گاهی شاعر به موقعیت خاصی اشاره ندارد ولی حرف‌های کلی دربارهٔ عدالت و ظلم‌ستیزی می‌زند. گاهی نیز موقعیت خاصی است ولی حرف‌ها جزئی است و یک فکر و اندیشهٔ کلی را بیان نمی‌کند. ولی گاهی شاعر از موقعیت خاص، حکم کلی استخراج می‌کند چنان که در بیت «نبش قبور پادشاهان» یا بیت «یوسف و چاه» دیدیم. این که «خدا در چاه هم باشی نظر را برنمی‌دارد» یک قانون کلی است که از این مصداق استخراج شده است و جالب است.
اما از نظر ساختار معنایی، من شعر را یک مقدار آشفته یافتم. بیت‌ها در کل برای فلسطین هستند، اما به کمک همدیگر نمی‌آیند و همدیگر را کامل نمی‌کنند و در خدمت یک فضای تصویری قرار ندارند. غزل از نظر پراکندگی مضامین، یک مقدار مکتب‌هندی‌وار شده است هرچند موضوع کلی آن واحد است.
اما از نظر هنرمندی‌ها. در بیت اول بازی خوبی با «مداوا» و «مدارا» شده است هرچند به نظرم فضای این مصراع یک مقدار مبهم است. بیت دوم تقریباً خالی از هنرمندی است و فقط وجه عاطفی دارد. بیت سوم به نظرم شاه‌بیت غزل است به سبب همان استخراج حکم کلی. در بیت پنجم مصراع دوم باز حکم زیبایی دارد. ولی من مفهوم «بگذر» را ندانستم. یعنی «چشم‌پوشی کن»؟ از ظلم؟ بیت خرما و نخل تلاشی برای مضمون‌سازی دارد که خوب است و بیت بعد باز به نظرم معمولی است. و در بیت آخر، باز منظور از «برنمی‌دارد» را ندانستم. چه کسی چه چیزی برنمی‌دارد و چرا؟
در مجموع به نظرم غزل در چند مورد ضعف تألیف دارد و البته تلاش شاعر برای مضمون‌یابی ستودنی است.
ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.