جمعه, 14 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر محمدحسن حسن‌ شاهي

شاعر: محمدحسن حسن‌ شاهي

13 آبان 1402 10:43 | 0 نظر | 131 بازدید | امتیاز: با 0 رای
جمعه ها آه نگفتن ها مرا وا می‌گذارد
بغض می خواهد بگویم ، اشک آیا می‌گذارد؟
دل خوش اردیبهشتت می شوم، پاییز اما
روی حرف نوبهار وصل تو پا می گذارد
باز درد افتاده بر جان دل تنهایم امشب
در فراقت پشت حرف عشق اما می گذارد

آه، هجران تا بگیرد دامن هر روز ما را
حسرتی بی تو به دل روز مبادا می گذارد
یازده ساعت زمان با عشق چرخیده به شوقت
تا سرساعت قرار عاشقی را می گذارد !


________________________________________
نقد شعر:
به شاعر این اثر درود می‌فرستم!
اصولاً سرودن شعر_ علی رغم تصور همگان_ کار سختی است و در این اثنا قلم زدن و قدم زدن در حوزه شعر آیینی به مراتب سخت تر است، زیرا شاعر باید اسباب و لوازم کار را ابتدا فراهم آورد و آن چیزی نیست جز معرفت و شناخت کامل نسبت به ساحت مقدس اولیاء الله.
بر ماست که ابتدا بدانیم چه بگوییم و آنگاه به این موضوع توجه کنیم که چگونه بگوییم. در حوزه شعر آیینی البته احساس و عاطفه نقش مهمی دارد اما اندیشه ورزی بر همه چیز مقدم و ارجح است، لذا پیش از هر چیز توصیه میشود شاعران خود را به "صلاح و سلاح" در این حوزه مجهز کنند یعنی ابتدا درباره موضوع بر دانش و اطلاعات خود بیفزایند سپس مبادرت به شعر حمایت نمایند. شعر آیینی بایدها و نبایدهایی دارد که لازم است شاعران جوان_ به خصوص_ در این امر با وسواس بیشتر و حساسیت چند برابر گام بردارند. رعایت شأن ممدوح به ویژه در حوزه شعر آیینی بسیار پر اهمیت است، از این رو شعری که برای معشوق زمینی یا عشق مجازی سروده می شود بالطبع با اثری که به ساحت ذوات مقدس ائمه طاهرین و چهارده معصوم که حبل المتین های آسمانی اند باید متفاوت باشد و این تفاوت نه‌تنها در جنس واژگان بلکه باید در روح شعر متجلی و حاکم باشد. نکته دیگر اینکه به هر میزان که برای سرودن یک شعر عادی وقت و انرژی صرف می شود، برای شعرهای آیینی به دلیل همان حساسیت هایی که ذکر شد باید چندین برابر وقت و انرژی گذاشت. به تعبیر دیگر لازم است شاعر بارها و بارها اثر خود را ویرایش کند و از کنار آن سرسری نگذرد و تنها به احساس و عاطفه رضایت ندهد. ابلاغ پیام و بیان رسالت در حوزه شعر آیینی باید تمام و کمال انجام شود، زیرا امکان دارد ضعف در ارائه آثار آیینی نه فقط به شاعر و آفریننده اثر بلکه به ممدوح او منتسب شود. از این جهت شعر آیینی سرودن، در حکم حرکت روی لبه شمشیر است. و اما بعد از این مقدمه مبسوط چند نکته کوتاه در مورد این اثر: مطلع این غزل به خصوص در مصراع اول هنوز جای کار دارد، زیرا عبارت" آه نگفتن ها من را وا می گذارد" معنای دقیق و درستی ندارد، یا مثلاً عبارت" بغض می خواهد بگویم" خیلی درست نیست، زیرا در محاوره همواره بغض را مانه و سد راه سخن و حرف می‌دانیم. در بیت دوم، استفاده از نام ماه ها و فصول، چندان گره ای از شعر نگشوده است. همچنین حرف اضافه برای "درد به جان افتادن "به اشتباه" بر جان افتادن" آمده است. با اندک ویرایش و دقت نظر بیشتر در این خصوص این شعر زیبا میتواند به مراتب خوش آهنگ تر و خوش مضمون تر جلوه کند و البته برای شاعر جوان آن هنوز دیر نیست.
ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.