نقد مکتوب شعر محمدحسين لشگري
شاعر: محمدحسين لشگري
13 آبان 1402
10:44 |
0 نظر |
305 بازدید |
امتیاز: با 0 رای
1
یکریز مرا یاد تو میاندازد
هر چیز مرا یاد تو میاندازد
خورشیدی و شهر نیز همرنگ تو است
پاییز مرا یاد تو میاندازد
2
یک قصّۀ پر آب و تاب تقدیم به من
یک عمر سراب خواب تقدیم به من
یک نامه خطاب ناب تقدیم به تو
یک پرسش بیجواب تقدیم به من
3
از دست شهرتان شدم سرخورده
از سردی برخورد شما افسرده
فصلی که شما به دیدنم میآیید
گلزار، مزار شاعر پژمرده
4
این کلبه که تا همیشه احزانت است
این قلب که تا همیشه ویرانت است
تو بیخبر از منی و من مدّتهاست
چشمم نگران اشک چشمانت است
5
آخر عشقت را به سلامت بردم
بی حرف و حدیث، خوب و راحت بردم
دینم با دیدن تو کامل شده است
با قامت تو پی به قیامت بردم
6
سنگی شدهاند آن زبان نرمیها
دمسردی هم شدند دلگرمیها
در خاطر خاطرات من خواهد ماند
این قصّۀ ناتمام بیشرمیها
________________________________________
نقد شعر:
شاعری که رباعی و به طور کلّی شعر کوتاه میسراید، خود را با چالشی جذّاب امّا سخت روبهرو میسازد و آن چالش، قضاوت شدن در ریزترین مسائل، حتّی در حدّ یک حرف اضافه یا یک ضمیر متّصل است.
نه اینکه در دیگر قالبهای شعری این مسأله وجود نداشته باشد امّا در شعر کوتاه این مسأله شدیداً به چشم میآید. شاعر غزلسرا با چند بیت موفّق، این فرصت را دارد که چند بیت متوسّط و قابلقبول هم بگوید ولی شاعر شعر کوتاه، آنقدرها برای این مسائل فرصت ندارد و باید در اقتصادیترین شکل ممکن، آنچه را در چنته دارد، رو کند و برود.
بگذارید مصداقیتر صحبت کنم. رباعی 4 را نگاه کنید. ردیف شعر «است» است که حتماً برای رعایت وزن باید با همزۀ ابتداییاش خوانده شود که این عمل، شعر را از لحن طبیعی خارج میکند و شاعر حتّی اگر والاترین مفاهیم را هم گفته باشد، در این شرایط، حرف او گم میشود. یا مثلاً در رباعی 1، آن «خورشید» چه کار میکند؟ به جز رنگ زرد که نیمچه تناسبی با پاییز دارد، این کلمه با بار معنایی فراوان خود، تلف شده است. ضمن اینکه این «خورشید» در مصراع سوم شعر آمده که چون انتظار قافیه از آن نیست، شاعر باید تمام تلاش خود را برای تثبیت این مصراع انجام دهد.
خلاصه اینکه خواستم بگویم وقتی قالب کوچک میشود نقدها هم ریزتر و جدّیتر و موشکافانهتر میشود و مدل نقد رباعی با نقد غزل و قصیده متفاوت است.
محمّدحسین لشگری در این چند رباعی نشان داده که استعداد خوبی دارد و نیازمند مطالعاتی است که او را با چم و خم کار بیشتر آشنا کند. به نظرم در این مرحله خواندن رباعیات عطّار در کتاب «مختارنامه» کاملاً میتواند برای شاعر راهگشا باشد.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.