دوشنبه, 10 اردیبهشت,1403 |

نقد مکتوب شعر مریم السادات معینی

شاعر: مریم السادات معینی

23 آبان 1402 14:30 | 0 نظر | 584 بازدید | امتیاز: با 0 رای
امشب شناسنامه‌ی شعرم را
از - شهر بغض صادره - می‌گیرم
از بس اتاق خاطره باران است
من نیز رنگ خاطره می‌گیرم

مانده هنوز مثل همان اول
یک جفت گوشواره در آن گوشه
آن دستخط ساکت نستعلیق
بر نامه‌های‌ ساکن آن پوشه

تبلیغ‌های مایع شوینده
گویی شده است وعده‌ی توخالی
حتی نرفته لکه‌ی فنجانت
از پشت پلک‌های گل قالی

یادت شده است کهنه ولی اینجاست
سنجاق بر کتاب جوانی‌مان
قلبم تکان نخورده چرا امسال
در گیر و دار خانه‌تکانی‌مان

نقد شعر:
درود بر خانم مریم‌السادت معینی
بر اساس نظریه‌های مدرن زبان شناسی، شعر جایی به وجود می‌آید که زبان از حالت معمول خود خارج شده و با آشنایی زدایی معنایی تازه بیآفریند، آنجا که واژه با معنایی که خارج از ساختار شعر داشته تفاوت داشته باشد و رابطه میان دال و مدلول رابطه‌ای یکتا نباشد و یک دال به چند مدلول مرتبط باشد. همان طور که در بند آخر این چهارپاره واژه «جوانی» به واسطه‌ی فرمی که به وجود آمده دیگر با واژه جوانی خارج از این ساختار هم معنی نیست و این جوانی چون «یاد تو» به آن سنجاق شده جوانی نیست و در واقع «جوانی» تبدیل به «کهنسالی» شده‌است.
در بند ماقبل پایانی شاعر می‌نویسد: «تبلیغ‌های مایع شوینده/گویی شده است وعده‌ی توخالی/حتی نرفته لکه‌ی فنجانت/از پشت پلک‌های گل قالی» اگر به این واژه‌ها دقیق نگاه کنیم متوجه می‌شویم که نه مایع ظرفشویی به صورت واقع‌گرا مایع ظرفشویی‌ست نه لکه فنجان، لکه فنجان است و نه گل قالی، گل قالی است. گل قالی مصداقی بیرونی از زیبایی راوی‌ست که مانند سابق نیست و فنجان نشانگر ظرف درونی راوی‌ست که لکه‌دار شده، لکه هایی که با مایع ظرفشویی پاک نمی‌شوند و هنرمندی شاعر اینجاست که نمی‌گوید این لکه با مایع ظرفشویی پاک نمی‌شود بلکه از این مصداق طوری استفاده کرده که به دلالت برسد و می‌گوید تبلیغ های مایع ظرفشویی وعده های توخالی بوده. اینجاست که شعر متولد می‌شود و مخاطب از کلام لذت می‌برد.
البته در کنار محاسن این شعر باید به برخی ایرادات زبانی نیز اشاره کرد. در بند اول اصولا جمله معترضه پیش از «از» آغاز می‌شود و نشانه گذاری باید تغییر کند. در بند دوم احتمال اشتباه خوانی «بر نامه‌های ...» زیاد است و در این جنس شعر باید از چنین اتفاقاتی پرهیز شود. در همین بند آوردن «گوشواره» به جز بازی زبانی گوشواره و گوشه توجیهی ندارد که این توجیه با توجه به قوت ادامه شعر قابل قبول نیست. در بند سوم در عبارت «پلک گل قالی...» پلک کاملا اضافی‌ست چون حمایتی از آن دیده نمی‌شود و اصولا آوردن بیش از یک مضاف الیه برای مضاف و ساختن ترکیب های طولانی در شعر امروز گوشنواز نیست. در بند آخر جابه‌جایی ارکان به شدت آزار دهنده است و به واسطه اجبار عروض یادت کهنه شده‌ست تبدیل شده به: «یادت شده‌ست کهنه» و زمانی که مخاطب جدی شعر متوجه شود جابه‌جایی ارکان بدون توجیه است و تاکیدی روی رکن جابه‌جاشده وجود ندارد و این عمل تنها به واسطه اجبار عروض انجام شده ناخودآگاه نگاه او به شعر تغییر می‌کند.

ویدئوی مرتبط

,
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.