نقد مکتوب شعر طاهره نوری
شاعر: طاهره نوری
29 تیر 1395
13:30 |
0 نظر |
2646 بازدید |
امتیاز: 2.67 با 3 رای
طاهره نوری
متولد 1377، میبد
بر شانههایت جفتی ازبال و پر آوردی
خود را شبیه این کبوترها درآوردی
پرواز کردی ناگهان تا اینکه بعد از آن
از آسمانها اتّفاقی سر درآوردی
آن روز جسمت شعلهشعله داشت جان میداد
اکنون ولی ققنوسی از خاکستر آوردی
امروز بعد از سالها سوغاتی خود را
عطر و پلاک و چفیه و انگشتر آوردی
«دیگر برای آستین بالا زدن دیراست»
این یک خبررا هم برای مادر آوردی
نقد:
این غزل کوتاه، موضوع بلندبالایی دارد و آن سخن گفتن از مقام شهید است. در این موضوع نگاه اجتماعی، اعتقادی، عاطفی و شخصی، ممکن است جداگانه یا همراه هم سازندۀ مضامین شعر باشند. مثلاً اینکه آیا شهید شدن انسانها، خسارت و مرگ و سخن گفتن از شهادت، ترویج مرگ و گریز از زندگی و زیباییهای آن نیست؟ آیا شهادت و ارزشهای حاصل از آن و از جمله تأثیر عاطفی دامنهدار آن، راهی است برای چشمپوشی از کاستیهای وضع موجود و خاموش کردن نگاه انتقادی به واقعیتها؟ آیا شهادت و سخن گفتن از یاد شهیدان، دستاویزی است برای مجادلات سیاسی و طرح مباحث روز مانند ضرورت پرهیز از جنگ و خشونت از یک سو و اهمّیت اقتدار نظامی و آمادگی دفاعی از سوی دیگر؟
در شعر طاهرۀ نوری، نشانی از این پیرایهها دیده نمیشود، زیرا او به موضوع شهید، از نزدیک نگاه کرده است و با اشاراتی به نمادهای شناختهشدة «بال و پر، کبوتر، ققنوس، پلاک، چفیه و...» شعر را برای مخاطبان معمولی قابل فهم ساخته است.
برای تأمل در سلامت نحوی زبان، به این بیت نگاه کنید:
«امروز بعد ازسالها سوغاتی خود را
عطر و پلاک و چفیه و انگشتر آوردی»
ببنید چگونه «خود را» بی آنکه تأثیری در ساخت نحوی جمله داشته باشد، بیت را به صورتی درآورده است که خواننده احساس میکند با زبان طبیعی مواجه نیست. این کاستی نحوی در این مصراع هم نمایان است:
«خودرا شبیه این کبوترها درآوردی»
«خود را شبیه کبوترها کردهای» یا «خود را به شکل کبوترها درآوردهای» یکی از این دو شکل در زبان فارسی متداول است و درآمیختن عناصر این دو عبارت، حاصل خوبی نداشته است.
نظرات
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.