شعری از سیدحسین احمدپور
باز در شب های بارانی به فریادم رسید
سخت بودم او به آسانی به فریادم رسید
دور می گشتم ز ساحل تا دوباره ناخدا
در دل امواج طوفانی به فریادم رسید
بارها حس کرده ام در لابه لای مشکلات
با نگاه و لطف پنهانی به فریادم رسید
من کویری خشک بودم غرق تابستان و او
در پس ابری زمستانی به فریادم رسید
یوسفی زندانی ام در مصر اما باز هم
معجزات یار کنعانی به فریادم رسید