به استقبال غزل سعید بیابانکی
"شما حماسه سروديد و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم و نان درآوردیم... "
*****
هی پاره های  تن از این دور و بر آوردیم
سرباز بردیم از وطن اما سر آوردیم
 
خون جگر تقدیر لیلا های بسیاریست
اکبر (ع )به میدان برده ایم و اصغر (ع) آوردیم
 
با خون  اسماعیل ها عمری نمک گیریم
حال  آن نمک را سهم زخم هاجر آوردیم
 
هر بار که نان و نوا را  در خطر دیدیم
 صد ها جوان بی سر نان  آور آوردیم
 
سرها به روی دوشمان،هی پُست میگیریم
اینقدر پّستیم...آه شورش را در آوریم
 
پرپر شدند انها ،عرقها ریختند و ما...
مااز عرقهاشان گلاب قمصر آوردیم
 
ما تاجران باغهای پرپر جنگیم
ظرف گلاب و میوه های نوبر آوردیم
 
گوش  یتیمان شهیدان نشنود ای کاش
این اعترافی را که بیت اخر آوردیم
 
پامال می شد خون باباهایشان وقتی
مشتی  اَبَر ترسوی دشمن پرور آوردیم
مرضیه_شهیدی
			 
			
			
				مرضیه شهیدی |  دوره چهارم آفتابگردان ها
			
			
			
				
				 09 دی 1395
				 3336
				 2
				 5