پنجشنبه, 01 آذر,1403 |

شعر ضدجنگ و قیصر امین پور | یادداشتی از علی داودی

04 مهر 1395 11:00 | 0 نظر | 8028 بازدید | امتیاز: 4.5 با 2 رای
شعر ضدجنگ و قیصر امین پور | یادداشتی از علی داودی

شهرستان ادب: زندگي بشر و تاريخ جهان روزی بدون جنگ و خونریزی به یاد ندارد. چنانکه از آغاز تا کنون جدال و كشتار مساله روز مره و بخشی از زندگی بشر بر روی این کره خاکی بوده.

حکمای قدیم و جدید نسبت به جایگاه و تاثیر جنگ در زندگی نظرات فراوانی داده‎اند از هراكليتوس که جنگ را پدر همه چيز می‎داند تا نيچه که جنگ را عصاره تمدن!

در واقع جنگ امروز هم بخشي عظیم از سرمایه حيات بشری را به خود اختصاص داده است و تقلای بزرگترین کارنجات و عظیمترین بودجه های مادی صرف تهيه ابزار و آلات جنگي می شود.

اما از طرفی تلاش برای برقراری صلحی پایدار و مقابله با وضع خشونت بار جنگ نیز همواره در جریان بوده و صلح‎طلبی به عنوان یکی از مضامین اساسی فرهنگ‎ها بين ملت‌ها به موازات جنگ پیش رفته است. در این باره بزرگان و اندیشمندان و مصلحان زیادی داد سخن داده و ادبای صلح طلب سخن‌ها گفته‌اند.

اما شاید بتوان گفت ادیبات و شعر به جهت دوری از منافع قدرت‌طلبانه به صلح وفادارتر بوده اند. تاریخ شعر ایران نیز با نمونه‌هاي پرشمار و متنوع گواه بر اين مدعا است كه شاعران از بيداد و ويرانگري جنگ ناليده‌اند:

اگر پیل زوری و گر شیر جنگ

 به نزدیک من صلح بهتر که جنگ (سعدی)

یا مولوی دارد که:

چون که بی‎رنگی اسیر رنگ شد

موسی‎ای با موسی‎ای در جنگ شد

چون به بی‎رنگی رسی کان داشتی

موسي و فرعون دارند آشتی

و حافظ فرماید:

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

حتی ادبیات جنگی ما نیز صلح طلبانه است و نشانگر اینکه صلح جويي و آرامش‌طلبي ذات فرهنگی ماست.

 

یکی از نمونه‎های شاخص شعرجنگ در شعر معاصر، «شعری برای جنگ» است سروده ‌قیصر امین‌پور. شعری به یادماندنی و ماندگار و اثری درخشان که در زمان خود بسیار پیشرو و سخت ضد کلیشه به حساب می‎آمد. که ارزش سندیت آن امروزه بسیار مهم است. این اثر به عنوان يك شاخص در ميان آثار جنگ و ضدجنگ ادبيات انقلاب است.

اگر برای ديگران درگيري با صدمات مادي جنگ بواسطه خبر و دستی از دور بوده برای شاعر این شعر عيني، مستقيم و عمقي‌تر است. قیصر بواسطه حضور در صحنه، حادثه جنگ را لمس كرده و نسبت به شاعري كه جنگ را از رسانه‌ها ديده است مسلماً درك بهتري دارد.

«آری

شب موقع بدیست

هر شب تمام ما

با چشم های زل زده می بینیم

عفریت مرگ را

کابوس آشنای شب کودکان شهر

هر شب لباس واقعه می پوشد ...

قیصر شاعري است كه با مردم زيسته :

«دردهاي من

درد مردم زمانه نيست

مردم زمانه است»

اگر چه امروزه در ذکر قیصر معمولا شعر "طرحي براي صلح" مطرح می‎شود که:

«به امید پیروزی واقعی

نه در جنگ

که بر جنگ!»

 اما پيشينه آن شعر را بايد در شعر "خطابه" جُست كه حماسه‌اي آتشين است:

« چه باید گفت؟

تا شما را خوش آید، چه باید گفت؟

چگونه تابوت بر شانه عاشقانه بخوانم؟

گیسوان همسر که را بسرایم؟

شگفتا بیغیرتمندان که شمایانید!

مرا به چه میخوانید؟

...

شگفتا چگونه از صراحت فریاد ناگزیر نباشد

آنکه پیراهنش در باد آتش گرفته باشد؟...

"شعري براي جنگ" همدردي و همراهي با مردم است:

«باید گلوی مادر خود را

از بانگ رود رود بسوزانیم

تا بانگ رود رود نخشکیده است

باید سلاح تیزتری برداشت

دیگر سلاح سرد سخن کارساز نیست»

اما باید توجه داشت که لحن  شعری برای جنگ حاصل دوره بحبوحه جنگ است.

قيصر فصل شاخص شعر جنگ است چرا كه بينش وسيع او حتي ديدگاه روشنفكري را شامل مي‌شود. با اين تفاوت كه هويت مقدس و انساني خود را حفظ كرده است:

ما که این همه برای عشق

آه و ناله ی دروغ می کنیم

راستی چرا

در رثای بی شمار عاشقان

ـ که بی دریغ ـ

خون خویش را نثار عشق میکنند

از نثار یک دریغ هم

دریغ می کنیم !

راستي چرا؟ واين سوال اساسي قيصر امين‌پور مانيفست ضدجنگ‌سرايي شاعران انقلاب مي‌تواند باشد. شاعر صلح‌طلبي كه مي‌داند موشك از زيبايي شعر مي‌كاهد اما چاره چيست بايد شعري براي جنگ گفت:

شعری برای شهر خودم دزفول

....

دیدم که  باید لفظ ناخوش موشک بکار برد

اما موشک زیبایی شعر مرا می­کاست

گفتم شعر من که از خانه­های خراب مردم بهتر نیست

قیصر دزفولی است. شهر در دسترس حملات موشکی. مردم هر صبح، با غرش موشک روز را شروع می‎کنند و با دلهره و دلواپسی و نگرانی از دست دادن روز میگذرانند و در خانه‌های خراب و خاک‌آلود خویش، طلوع صبح را انتظار می‌کشند:

مردی به روی جوی خیابان

خم بود

با چشم­های سرخ و هراسان

دنبال دست دیگر خود میگشت

این تصاویر مهیب و تکان دهنده، نمایی سرد و تیره از حادثه ای به نام جنگ را گزارش می­کند.

باور کنید

من با دو چشم مات خودم دیدم

که کودکی ز ترس خطر تند میدوید

اما سری نداشت

لختی دگر به روی زمین غلتید

و ساعتی دگر

مردی خمیده پشت و شتابان

سر را به ترک بند دوچرخه

سوی مزار کودک خود می­برد

چیزی درون سینه ی او کم بود».

این شعر که متعلق به یکی از چهره‎های برجسته جریان قدرتمند شعر انقلاب است امروزه به عنوان قرات رسمی از جنگ پذیرفته شده و اگر آن را ذیل عنوان دفاع مقدس دسته‎بندی می‎کنیم اما منافاتی با سویه‎های ضدجنگ ندارد. چیزی که افتخار و ادعای دگراندیشان در تلاش خود برای صلح‎طلب بودن نشان می‎دهند.

قیصر با نمایش ویرانی‌های جنگ در واقع چهره متجاوز را ترسیم می‎کند. و قدمی  به سمت صلح  بر می‎دارد. بدين ترتيب اين شاعر ضدجنگ در کنار مردم سرزمینش مي‌ایستد و با شعرش مي‌جنگد.

شاعر آرزومند رسيدن به بركندن دشمني است و اين آرزو از شاعري كه تلخي و صدمات جنگ را در "شعري براي جنگ" نمايش داده بود طبيعي مي‌نمايد. منتها شاعر از آنهمه ريزبيني به يك كل رسيده است كه بايد اساس دشمني نابود گردد البته اين حرف بزرگتري‌است نسبت به شعري براي جنگ. شاعر آنجا هم در جبهه حق است ولي اينجا دلسوزانه از كليت انساني دفاع مي‌كند كه حتي شامل حال دشمن نيز مي‌شود:

شهیدی كه بر خاك میخفت

چنین در دلش گفت:

«اگر فتح این است

كه دشمن شكست،

چرا همچنان دشمنی هست؟»

 

آنچه که در رابطه با شعر جنگ و یا به روایت ایرانی آن «ادبیات دفاع مقدس» نهفته است نوعی «پدیده ضدجنگی» است که متاسفانه این بخش آن  به خوبی تبیین نگردید اینکه مفهوم «دفاع» در برابر مفهوم «حمله» بکار گرفته می­شود یعنی ابتدا تهاجم و تجاوز وجود دارد و سپس در مقابل عامل دفاع مطرح می شود. دفاع که پیشتر از تایید و توصویب دینی و اعتقادی داشته باشد واکنشی طبیعی است.

البته این پدیده انسانی و بشر دوستانه را انگیزه های دینی و جهادی را نیز حمایت می‎کنند و به این ترتیب ترکیب « دفاع مقدس» حاصل می‎آید و شعر دفاع مقدس..


,
تصاویر
امتیاز دهید Article Rating
نظرات

تنها کاربران ثبت نام کرده مجاز به ارسال نظر می باشند.
در حال حاضر هیچ نظری ثبت نشده است. شما می توانید اولین نفری باشید که نظر می دهید.