آفتابگردانها به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان: جوانی که از خوشنویسی به شاعری رسید!
شاعری جوان که هنر خوشنویسی او را به شعر علاقهمند کرد و به چاپ اولین کتابش منجر شد.
رضا خسروی که کارشناس مهندسی نرم افزار است و چندین سال است در فضای شعر و ادب فعالیت میکند و امسال مجموعه ای از اشعار خود را در کتابی با عنوان «دستباف» در سی و یکمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه کرد، در خصوص نحوه شکل گیری فعالیتهای ادبی خود به خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: از آنجایی که در دوران نوجوانی هنرجوی خوشنویسی بودم، با شعر سنتی و کلاسیک آشنایی داشتم و تکرار کلمات و ابیات موزون این تصور را در ذهنم شکل داد که من هم می توانم کلمات را کنار هم بچینم و آنها را موزون کنم. در واقع حضور من در هنر با خوشنویسی آغاز شد و در ادامه به شعر گره خورد.
وی افزود: بعضاً دل نوشته می نوشتم. در سن 13، 14 سالگی زمزمه هایی از دل می آمد و من آنها را روی کاغذ پیاده می کردم؛ چون این زمزمهها از دل تراوش می کرد و می شد نامش را شعر گذاشت. البته دل نوشته هایم از دیگران پنهان بود تا اینکه استاد خوشنویسی ام متوجه علاقه من به این حوزه شد و یکسری از قواعد اولیه شعر را به من آموخت.
خسروی ادامه داد: با ورودم به دانشگاه شرایطی پیش آمد که در فضای حرفه ای شعر و ادبیات قدم گذاشتم، وارد کانون ادبی فرهنگسرای خاوران و کلاس های نقد استاد شکارسری شدم. پس از چند جلسه حضورم در این کلاس ها بالاخره جرأت پیدا کردم که یک شعر در آن جمع بخوانم. از آن زمان به بعد، شعر خواندن هایم آغاز شد و شعرهایی که می خواندم نقد می شد.
این شاعر جوان تصریح کرد: همزمان با جلسات ادبی فرهنگسرای خاوران در دیگر محافل ادبی تهران نیز حضور یافتم، کتاب خواندم، با بزرگان آشنا شدم و از آنها آموختم. در دانشگاه هم جمعی داشتیم که همدیگر را شناخته بودیم. پی بردیم که شاعر هستیم، سلسله نشست های ادبی در دانشگاه برگزار کردیم و خوشبختانه این نشست ها پس از فارغ التحصیلی ما نیز ادامه یافت.
خسروی ضمن اشاره به تشویق های دوستان شاعر خود برای فعالیت های جدی تر و ماندگاری او در فضای شعر و ادب اظهار داشت: در یک برههای به دلیل بحث اشتغال، خدمت سربازی و ... وقفه هایی در کارم افتاد و مانع حضور من در کلاس شد. اما تشویق های دوستانم باعث شد که مجدداً به این فضا بازگشته و شعرهایم را جدی تر از قبل از سر گرفتم تا اینکه بعدها دوستان شاعر گفتند که شعرهایت شخصیت پیدا کرده و میتوانی آنها را چاپ کنی؛ در نهایت کتاب «دستباف» در انتشارات نزدیکتر به چاپ رسید.
وی در توضیحات بیشتر خود درباره کتاب «دستباف» گفت: دستباف در سال 96 چاپ و رونمایی شد. در این کتاب تمامی شعرهای من با موضوعات مختلف چاپ شده و در واقع این کتاب، معرفی کامل من و اشعار من است. قصد دارم در کتاب های بعدی شعرها را بر اساس موضوع و قالب تفکیک کنم و طوری باشد که اشعارعاشقانه در یک کتاب، اجتماعی در کتاب دیگر و سایر ژانرها نیز هرکدام مجموعه ای مجزا باشند.
خسروی در پاسخ به اینکه عنوان این کتاب برگرفته از چیست، اظهار داشت: برگرفته از یک غزل قدیمی است. سالها پیش برای اولین بار غزلی نوشتم که کامل و قابل خواندن و شنیدن بود. در یک بیت از آن غزل آمده بود: «دستباف توام و رج به رجم دلتنگ است؛ عطری از دست تو در هر گره ام جامانده». من این بیت را خیلی دوست داشتم و در ذهنم حک شده بود. به همین دلیل تحت هیچ شرایطی نمی توانستم عنوان دیگری برای این کتاب اختصاص دهم.
خسروی در پایان خاطرنشان کرد: هنر برای ماندگاری نیاز به حمایت دارد. هنرمند باید احساس کند که اثر او تاثیر گذار و مفید است تا فعالیت خود را ادامه دهد. امیدوارم زندگی مردم با شعر گره بخورد زیرا شعر تنها هنری است که نیاز به هزینه ندارد و به راحتی در دسترس است.