پنجشنبه, 01 آذر,1403 |
 

یادداشتی از شهریار شفیعی

ﺳﻪشنبه، 18 مهر 1396 | Article Rating

سعادتی دست داد تا پای درس ادیب و پژوهشگر تاریخی، جناب دکتر محمدرضا سنگری بنشینم و ایشان از زیبایی های‌عاشورا بگویند. آن یک ساعتی که در محضرشان بودیم، بسیار یاد گرفتیم. بنا دارم، در این ایام عزا، چند سطری از این زیبایی ها و یاد گرفته هایم از جناب دکتر را با شما به اشتراک بگذارم. انشاءالله که مقبول افتد.
( خاطر نشان کنم جملاتی که در ادامه می آیند، یادداشت برداری های من از سخنان دکتر سنگری ست، شاید همه جملات، عین سخنان ایشان نباشد اما سعی ام در حفظ اصل سخن ایشان بوده ست.)

با توجه به آیه ی "فتبارک الله احسن الخالقین"  نتیجه گیری می شود که انسان هم می تواند خالق باشد چون خداوند متعال کلمۀ "خالق" را جمع بسته است. 
خداوند متعال در قرآن کریم یکبار از واژه "جمال" استفاده کرده است.  قرآن می فرماید، وقتی چهارپایان صبحگاهان به چرا می روند و عصر بر میگردند، جمال آفریده می شود. این جمال به این صورت است که شتر در بیابان خار می خورد و گوسفند علف های پست را اما حاصل این پستی ها شیر است. پست ترین موقعیت به بهترین موقعیت تبدیل می شود و این می شود جمال. او در ادامه اضافه کرد اگر کسی بتواند پست ترین موقعیت را به بهترین موقعیت تبدیل کند، آفریننده ی جمال است.
شخصیتی در کربلاست، به نام زهیر بن قین، که این شخص هنگام بازگشت از سفر مکه، در یکی از منازل بین راه هم‌زمان با کاروان امام حسین (ع) در یک‌جا فرود آمد.امام (ع) فرستاده ای به سوی او می فرستد تا ملاقاتی با زهیر داشته باشد. او که از این ملاقات اکراه می کرد با توصیه ی همسرش به دیدار امام (ع) می رود.  در نقل ها هست که امام جمله ای به زهیر می گوید  که دیگر او دست از امام بر نمی دارد.
پس از بازگشت، زهیر به یارانش می گوید وقتی ما آذربایجان و شمال ایران را فتح کردیم، بسیار خوشحال بودیم و غنائم بسیاری به دست آورده بودیم و سلمان هم با ما بود. سلمان به من گفت : روزی خواهد آمد به غنیمتی بزرگتر از این غنیمت برسید و آن روزی ست که پسر پیغمبر (ص) شما را به یاری بطلبد. در نقل ها هست که امام (ع) در دیدار با زهیر، این جملات را به او یاد آور شده بودند.
در منزلی، لشکر امام استراحتی می کند و تجدید قوایی، امام (ع) دستور می دهند مقداری آب اضافی هم بردارند. ساعاتی بعد، لشکر حسین (ع)  با لشکر خستۀ حُرّ بن یزید ریاحی رو به رو می شود، بعد از گفت و گوی بین حُرّ و امام (ع) ، زهیر پیشنهادی به امام می دهد که "همین جا با لشکر حُرّ بجنگیم"، ولی امام می فرمایند: "ما هیچگاه آغازگر جنگ نخواهیم بود". امام (ع) در ادامه فرمودند که آنها را بنوازید. لشکر تشنه و خسته ی حُرّ را آب دادند و به مهربانی نواختند. هم خودشان و هم اسب هایشان را. (قول دیگری هم هست که این پیشنهادِ جنگ با لشکر حُرّ از سوی زهیر، در روز دوم ماه محرم و بعد از ورود به سرزمین کربلا داده شده ست).
این کار امام (ع)، عین زیبایی ست. خلق جمال از تبدیل موقعیت منفی به مثبت.


#شهریار_شفیعی 

#دورهء_سوم

#ما_همه_آفتابگردانیم

 

ثبت امتیاز
اشتراک گذاری
نظر جدید

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید: