برای ماده ی تنها یکی نر می شود پیدا
برای داف ها هم کِیسِ لاغر می شود پیدا
برای آنکه اهلِ دُور دُور، عشق و صفا باشد
بدان پُشتِ سرِ هم یار و دلبر می شود پیدا
برای آن کسی که طالبِ پرواز می باشد
شبیهِ سلفی یکهویی دو تا پر می شود پیدا
برای ما که عمری در پِیِ شهزاده می گردیم
خداوند شاهد است آخر که یک خر می شود پیدا
در این دوران که مادر شوهران وسواس می گیرند
میانِ داف ها عایا که دختر می شود پیدا؟
برای با کلاس ها ساشا و روحام و ساتیار
برای ما که هوشنگ، هاشم، اکبر می شود پیدا
از این شانسی که ما داریم سر تا پایمان هر روز
خدا را شکر نشانی از کبوتر می شود پیدا
در این دور و زمانه که غذای حاضری مُد است
نهایت نیمرویی ریز و پنچر می شود پیدا
بدان دیگر به تخمِ مرغ هم هیچ اعتمادی نیست
برایِ مرغ قیمت های دیگر می شود پیدا
کبوتر با کبوتر باز با باز از قدیم گفتند
درونِ فالم آمد آه غضنفر می شود پیدا
پس از عمری که معشوق آمده ما را بگرداند
دری وا می شود وانگه کلانتر می شود پیدا
نیلوفر ناظری | دوره هفتم آفتابگردان ها